اکونومیست فارسی

ترجمه اخبار انگلیسی و مقالات مجله The Economist در سایت اکونومیست فارسی

درگذشت رئیس جمهور (رئیسی)، معادلات سیاسی ایران را بر هم می زند

  • فاضل احمدزاده
  • دوشنبه ۷ خرداد ۰۳
  • ۲۰:۲۱

درگذشت رئیس جمهور (رئیسی)، معادلات سیاسی ایران را بر هم می زند

فرزند رهبر احتمالا سود خواهد برد.

منبع خبر

ترجمه: فاضل احمدزاده - اکونومیست فارسی

 

اگر رهبر معظم، آیت الله علی خامنه ای، در زمان قرائت پیام تسلیت خود برای رئیس جمهور فقید، اندکی از جدیت چهره‌اش می‌کاست، شاید ایرانیان بیشتری باور می‌کردند که درگذشت رئیس جمهور تنها یک حادثه بوده است. حتی مقامات آقای خامنه ای هم، نحوه برخورد سرسری او با مرگ ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران، در سانحه سقوط بالگرد در ۱۹ مه را با هق‌هق غیرقابل کنترل رهبر پس از ترور چهار سال پیش فرمانده ارشدش، قاسم سلیمانی، مقایسه کردند. رهبر در سخنرانی روز بعد، زمان بیشتری را به غزه اختصاص داد تا به فقدان ابراهیم رئیسی. در مراسم تشییع جنازه رئیسی، وزیر کشور گفت که مرگ رئیس جمهور "به راحتی قابل مدیریت" است.

تلاش‌های امدادرسانی، تردیدهای ایرانیان را افزایش داد. امدادگران هلال احمر از اینکه از ورود تیم‌های امداد هوایی برای جستجوی رئیس‌جمهور جلوگیری شده و آنها مجبور شده‌اند با پای پیاده حرکت کنند، حیرت‌زده شدند. آنها همچنین نمی‌توانستند باور کنند که با تأخیر به محل برسند. بسیاری در ایران همچنین این موضوع را عجیب می‌دانستند که دو بالگرد اسکورت‌کننده رئیس‌جمهور سالم به تبریز بازگشتند. یک فرد مطلع از رژیم می‌گوید: «حتی تحت تحریم‌ها، هواپیمای رئیس‌جمهور تحت کنترل‌های دقیق قرار می‌گیرد.» گزارش‌های اولیه درباره « فرود سخت» و عکس‌هایی که مقامات منتشر کردند، گمراه‌کننده بود. در واقع بالگرد منفجر شده بود.

"آقای خامنه ای تمام تلاش خود را برای کم اهمیت جلوه دادن این بحران – یا هر بحران دیگری – به کار خواهد بست. او پیر است و دغدغه اصلی‌اش این است که چه کسی پس از او رهبر معظم خواهد شد. نزدیک به ۹۰ میلیون ایرانی از شوک‌های پی‌درپی که کشورشان را مختل می‌کند، خسته شده‌اند. از زمان ترور سردار سلیمانی، ارزش پول ملی آن‌ها بیش از نصف کاهش یافته است. اعتراضات گسترده‌ای علیه گشت‌های ارشاد جمهوری اسلامی شکل گرفته است. و آیت‌الله‌ها از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، اولین حمله مستقیم خود را علیه اسرائیل انجام داده‌اند. "ما فقط خواهان ثبات هستیم"، این حرف یک هنرمند در تهران، پایتخت ایران است.  آقای خامنه ای، برای اثبات اینکه دست چپش همچنان پشت فرمان محکم است (دست راست او در سوءقصد دهه ۱۹۸۰ فلج شد)، به سرعت یک رئیس جمهور موقت و یک وزیر خارجه جدید معرفی کرد. مغازه ها باز ماندند. بورس اوراق بهادار ایران که برای آن روز تعطیل شده بود، پس از بازگشایی با افزایش [قیمت سهام] روبرو شد. به گفته یک استاد دانشگاه در تهران، ارزش پول ایران به طور موقت سقوط کرد، اما سپس دوباره احیا شد. "آنها نشان می دهند که همه چیز طبق روال است."

با توجه به شرایط، رواج پیدا کردن تئوری‌های توطئه اجتناب‌ناپذیر بود. با این حال، آسودگی خاطر نه چندان پنهان برخی از اطرافیان آقای خامنه ای، ایرانیان را شگفت‌زده کرده است. از میان پنج رئیس‌جمهوری که آقای خامنه ای داشته‌اند، آقای رئیسی وفادارترین آنها به شمار می‌رفت. بسیاری او را به عنوان جانشین احتمالی رهبر [مقام معظم رهبری] پیش بینی کرده بودند. برای چندین دهه، آقای خامنه ای او را به عنوان فردی بله‌قربان‌گو در قلب دولت پنهان خود پرورش داده بود. او هم فاقد کاریزما و هم فاقد زیرکی بود. به گفته یک کارشناس ایرانیِ در تبعید، او شخصیتِ دستگیره درِ اتاق را داشت. اما برای رهبر معظم، آقای رئیسی تمام گزینه‌ها را داشت. او یک سیاستمدار مطیع، روحانی و سادات، یعنی از نوادگان پیامبر بود. کلیدی‌ترین نکته این است که او [رئیسی] هیچ پسری برای برپایی یک سلسله‌ی رقیب نداشت. او دادستان و قاضی‌ای بود که حکم اعدام هزاران نفر از دشمنان رژیم را صادر کرد. آقای خامنه‌ای، آقای رئیسی را به عنوان رئیس امپراتوری عظیم تجاری خود منصوب کرد؛ مجموعه‌ای که بر بزرگترین حرم امام رضا در شهر دوم ایران، مشهد، نظارت دارد. سپس او را رئیس قوه قضائیه کرد و در نهایت، انتخابات نمایشی سال ۲۰۲۱ را که او را به ریاست جمهوری رساند، مهندسی کرد. آقای رئیسی چهره‌ی ایده‌آلی را به خود گرفته بود؛ او اداره امور کشور را به بیت آقای خامنه ای، که توسط پسرش مجتبی اداره می‌شود، واگذار کرد.

اما همه چیز طبق نقشه پیش نرفت. به نظر مجتبی، یکی دیگر از مدعیان جانشینی، آقای رئیسی داشت از او پیشی می‌گرفت. آقای رئیسی با اینکه صلاحیت‌های لازم را نداشت، خود را آیت‌الله خطاب می‌کرد، که یکی از الزامات رهبر شدن است. (آقای خامنه ای با مفهومی خاص، این لقب را در تمجیدنامه‌اش ذکر نکرد. طرفداران رئیسی، همسر او را با لقب «بانوی اول» که تاکنون در ایران ناشناخته بود، خطاب می‌کردند؛ لقبی که برای همسران روسای جمهور در برخی کشورها به کار می‌رود. او همچنین از حمایت پدرزن قدرتمندش، احمد علم‌الهدی، که برجسته‌ترین روحانی شرق ایران است، برخوردار بود. اعتماد به نفس او به حدی بود که علنا با آقای محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس وقت و از بستگان نزدیک آقای خامنه ای که روابط تجاری با بیت داشت، به رویارویی پرداخت. اخیراً جایگاه بین‌المللی او نیز ارتقا یافته بود. ایشان در راستای بهبود روابط ایران با همسایگان تلاش بسیاری کرد و به عربستان سعودی و اخیراً آذربایجان سفر نمود (در مسیر بازگشت از همین سفر ترور شد). وی همچنین هدایت هیئت‌های اعزامی به سازمان ملل در نیویورک و پکن را بر عهده داشت. همانطور که در فارسی ضرب المثلی وجود دارد که «کسی که بالندگی داشته باشد، دم درمی‌آورد»، او در حال کسب اعتبار و نفوذ روز افزون بود.

برخی در بیت همچنین بیم آن را داشتند که جمعی قدرتمند از دشمنان آقای علی خامنه‌ای در درون حاکمیت، پیرامون آقای ابراهیم رئیسی گرد هم آیند. این دشمنان شامل روحانیونی هستند که از تبدیل شدن انقلاب علیه سلطنت به یک سلسله‌ی دیگر توسط خاندان خامنه‌ای نگرانند؛ همچنین شامل سرداران ملی‌گرای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌شود که از هدر دادن انرژی خود برای مسائل کم‌اهمیت مانند اجرای حجاب اجباری خسته شده‌اند؛ و حتی خانواده‌های قدرتمندی مانند رفسنجانی‌ها را نیز در بر می‌گیرد که در جدال‌های قدرت پیشین با آقای خامنه‌ای شکست خورده‌اند، اما همچنان بخش اعظمی از ثروت خود را حفظ کرده‌اند. به گفته‌ی یک وزیر سابق ایرانی، «برنده‌ی مرگ رئیسی، مجتبی [= فرزند آقای خامنه‌ای] است.»

رژیم ایران برای مقابله با هرگونه بی‌ثباتی پس از مرگ آقای رئیسی، ابزارهای زیادی در اختیار دارد. طبق قانون اساسی، ایران ۵۰ روز برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مهلت دارد. رای گیری برای 8 تیر تعیین شده است. اما آقای خامنه‌ای در دستکاری نتایج مهارت دارد. شورای نگهبان، یک نهاد نظارتی، تمایل دارد تنها به نامزدهای مورد علاقه او اجازه حضور در انتخابات را بدهد. (در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، این شورا همه نامزدها به جز هفت نفر از صدها نامزد را رد صلاحیت کرد.) دادگاه‌های انقلاب با مخالفان در حوزه‌های علمیه و سپاه پاسداران که با گرایش خودکامه‌تر رژیم مخالف هستند، برخورد می‌کنند.
از نامزدهای احتمالی می‌توان به محمد مخبر، رئیس جمهور موقت جدید، یک دیوان‌سالار وفادار که امپراتوری‌های تجاری عظیم بیت رهبری را مدیریت کرده است، یا سعید جلیلی، یک محافظه‌کار تندرو و نامزد سابق ریاست جمهوری اشاره کرد. سابقه آن‌ها در سوء مدیریت اقتصادی و تعصب به ترتیب ممکن است میزان مشارکت را کاهش دهد، اما به نظر می‌رسد آقای خامنه‌ای از رای‌دهی ضعیف انتخابات اخیر چندان نگران نیست. برای او، قدرت تئوکراتیک ولایت فقیه، با فقدان پاسخگویی، بر نهادهای منتخب اولویت دارد.

مجلس خبرگان، نهادی که رهبر را انتخاب می‌کند، حالا که آقای رئیسی دیگر عضویت یا نامزدی ندارد، شاید پذیرای آقای مجتبی باشد. اما پسر آقای خامنه‌ای برای غلبه بر مخالفت‌های داخلی با جانشینی‌اش، همچنان به نوعی مشروعیت مردمی نیاز دارد. این [چنین سناریویی] به نظر یک مبارزه سخت و طاقت‌فرسا می‌رسد. اکثر ایرانیان از رژیمی که آنها را از اقتصاد جهانی جدا کرده، پس‌اندازهایشان را از بین برده، از پلیس امنیت اخلاقی برای آزار و اذیت آنها، گاهی تا سر حد مرگ، استفاده کرده و درگیر جدال‌های داخلی است، خسته شده‌اند. بسیاری با شکلک‌های به هم زدن لیوان‌های شامپاین، مرگ رئیس‌جمهورشان را جشن گرفتند و به تمسخر او در مرگ نیز همانند زندگی‌اش ادامه دادند. فردی بذله‌گو با دانش اندکی از شکسپیر، آنلاین پست گذاشت که ”خروج با تعقیب خرس“، با این امید که حیوانات وحشی کوهستان پیش از تیم‌های امداد او را پیدا کنند. فرد دیگری به سرعت صحنه را در قالب یک آهنگ روایت کرد.

یکی از راه‌های احتمالی برای رهبر معظم آتی برای برقراری مجدد ارتباط با مردم ایران، بازگرداندن مقامات محبوبی است که رژیم به حاشیه رانده است. تنها یک روز پس از مرگ آقای رئیسی، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق که در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای با آمریکا و سایر قدرت‌های جهانی را مذاکره کرد، از چنگ محافظان مسلح مستقر در مقابل درب منزلش خارج شد تا مصاحبه‌ای در تلویزیون دولتی انجام دهد. (او وظیفه‌شناسانه سقوط را به تحریم‌های آمریکا علیه قطعات یدکی بالگرد نسبت داد.) محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین پوپولیستی که با آقای علی خامنه‌ای دچار اختلاف شد، نیز با پیراهنی سفید و نه سیاه عزادار، در تلویزیون ظاهر شد.

شاید آشکارترین مسیری که هم اکنون پیش روی ایران قرار دارد، روی کار آمدن رئیس جمهوری جدیدی باشد که وفادار به تندروهای نظامی حامی رژیم است و در نهایت، مجتبی خامنه‌ای جانشین پدرش به عنوان رهبر معظم شود. مجتبی بدون حمایت مردمی یا پایگاه قدرتمند داخلی، به این پشتیبانان تندرو وابسته خواهد بود. با انزوا از بازارهای جهانی، رژیم و اقتصادی که آن را کنترل می‌کند، به فرسودگی خود ادامه خواهد داد. نارضایتی فزاینده مردم همراه با کشمکش‌های داخلی برای قدرت می‌تواند ایران را سرکوب‌گرتر و جنگ‌طلب‌تر کند و پیامدهای هشداردهنده‌ای برای شهروندان و همسایگانش به همراه داشته باشد.

با این حال، مسیر دیگری نیز وجود دارد. شاید جانشینی بتواند جرقه‌ی نوسازی ایران را بزند. مجتبی، به گفته‌ی یکی از مقامات سابق که او را به خوبی می‌شناسد، مجذوب مدل محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، شده است. این فرد مورد اعتماد (مجتبی) پیشنهاد می‌کند که اگر او (مجتبی) از ولیعهد سعودی الگو بگیرد، ممکن است قوانین مذهبی ایران را تسهیل کند، زندانیان سیاسی را آزاد کند و به دنبال روابطی جدید با آمریکا و حتی اسرائیل باشد. او معتقد است که اگر چنین گزینه‌ای به ایرانیان در ازای تداوم دیکتاتوری ارائه شود، دو سوم آن‌ها می‌پذیرند. و دیگر آقای رئیسی در راس تشکیلات وجود نخواهد داشت تا این خواسته را رد کند. این یک ایده‌ی فریبنده است، اما برخلاف عربستان سعودی، ایران بیش از یک قرن قدرت مردم و دوره‌های مبارزه دموکراتیک را تجربه کرده است. همانطور که شاه، رهبر سکولار پیشین، در سال ۱۹۷۹ با خطر بزرگی مواجه شد، تلاش برای نوسازی از طریق اعمال قدرت مطلق در کشوری به پیچیدگی و تنوع ایران می‌تواند منجر به سرنگونی رهبر معظم شود.

دانشگاه‌ها در تقویت رشد اقتصادی ناموفق بوده‌اند

  • فاضل احمدزاده
  • چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۰۳
  • ۰۲:۰۱

دانشگاه‌ها در تقویت رشد اقتصادی ناموفق بوده‌اند

آن‌ها اغلب ایده‌هایی را تولید می‌کنند که کسی نمی‌داند چگونه از آن‌ها استفاده کند.

ترجمه: فاضل احمدزاده از سایت اکونومیست فارسی

منبع

در دهه‌های اخیر، شاهد رونق چشمگیری در تعداد دانشگاه‌ها بوده‌ایم. موسسات آموزش عالی در سراسر جهان اکنون در حدود ۱۵ میلیون پژوهشگر را به کار گرفته‌اند، در حالی که این رقم در سال ۱۹۸۰ تنها ۴ میلیون نفر بود. این پژوهشگران سالانه پنج برابر تعداد مقالات گذشته را منتشر می‌کنند. دولت‌ها نیز هزینه‌های خود را در این بخش افزایش داده‌اند.

تا حدودی، توجیه این گسترش سریع با اصول اقتصادی معقول همراه بوده است. دانشگاه‌ها قرار است به نوآوری‌های فکری و علمی دست یابند که بتوان از آن‌ها توسط کسب‌وکارها، دولت و مردم عادی استفاده کرد. چنین ایده‌هایی در مالکیت عمومی قرار می‌گیرند و در دسترس همگان قرار می‌گیرند. بنابراین، در تئوری، دانشگاه‌ها باید منبعی عالی برای رشد بهره‌وری باشند.

با این حال، در عمل، گسترش چشمگیر آموزش عالی با کندی رشد بهره‌وری همراه بوده است. در حالی که در دهه‌های 1950 و 1960 خروجی کارگران در هر ساعت در سراسر کشورهای ثروتمند سالانه 4 درصد افزایش می‌یافت، در دهه‌ی قبل از همه‌گیری کووید-19، تنها 1 درصد در سال روند عادی بود. حتی با موج نوآوری در هوش مصنوعی (AI)، رشد بهره‌وری همچنان ضعیف باقی مانده است - طبق برآوردی تقریبی، کمتر از 1 درصد در سال - که خبر بدی برای رشد اقتصادی است.  پژوهش جدیدی که توسط پنج اقتصاددان، آشیش آرورا، شارون بلنزون، لاریسا سی. سیواکا، لیا شیر و هانسن ژانگ انجام شده، نشان می‌دهد که رشد سریع دانشگاه‌ها و رکود بهره‌وری در کشورهای ثروتمند می‌توانند دو روی یک سکه باشند.

برای درک علت این موضوع، نگاهی به تاریخ می‌اندازیم. آموزش عالی در دوره‌ی پس از جنگ نقش اندکی در نوآوری ایفا می‌کرد. در آن زمان، کسب‌وکارها مسئولیت بیشتری برای دستیابی به پیشرفت‌های علمی بر عهده داشتند: شرکت‌های آمریکایی در دهه‌ی 1950 چهار برابر دانشگاه‌ها برای تحقیق هزینه می‌کردند. شرکت‌هایی مانند AT&T (شرکت مخابراتی) و جنرال الکتریک (شرکت انرژی) به اندازه‌ی سودآوری‌شان، علمی و پژوهشی نیز بودند. در دهه‌ی 1960، واحد تحقیق و توسعه (R&D) شرکت داو (DuPont)، یک شرکت مواد شیمیایی، مقالات بیشتری در مجله‌ی انجمن شیمی آمریکا نسبت به مجموع مؤسسه‌ی فناوری ماساچوست (MIT) و مؤسسه‌ی فناوری کالیفرنیا (Caltech) به چاپ رساند . در آزمایشگاه‌های بل (Bell Labs) که زمانی بخشی از AT&T بود، حدود ده نفر به پژوهش مشغول بودند که منجر به کسب جوایز نوبل برای آن‌ها شد.

بخش عظیمی از ظهور آزمایشگاه‌های غول‌آساک شرکت‌ها به دلیل قوانین سخت‌گیرانه‌ی ضد انحصار بود. این قوانین اغلب، خرید اختراعاتِ یک شرکت توسط شرکت دیگر را دشوار می‌کرد. بنابراین، برای کسب‌وکارها چاره‌ای جز توسعه‌ی مستقل ایده‌ها باقی نمی‌ماند. دوران طلایی آزمایشگاه‌های شرکتی با سهل‌گیری سیاست‌های رقابت در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به پایان رسید. همزمان، رشد تحقیقات دانشگاهی بسیاری از مدیران را متقاعد کرد که دیگر نیازی به صرف هزینه برای آزمایشگاه‌های اختصاصی خود ندارند. امروزه، تنها تعداد اندکی از شرکت‌ها در حوزه‌ی فناوری‌های بزرگ و داروسازی، چیزی قابل مقایسه با شرکت‌های دوبون در گذشته (DuPont) ارائه می‌دهند.
مقاله جدید آقای آرورا و همکارانش، به همراه مقاله دیگری از سال ۲۰۱۹ با گروهی کمی متفاوت از نویسندگان، حاوی پیشنهادی ظریف اما تکان‌دهنده است: اینکه در زمینه‌ی دستیابی به پیشرفت‌های بهره‌وری، مدل قدیمی کسب‌وکارهای بزرگ برای علم، بهتر از مدل جدید دانشگاه‌محور عمل کرده است. نویسندگان از گستره‌ای عظیم از داده‌ها، شامل همه‌چیز از تعداد دکتراها تا تحلیل ارجاعات (Citations) استفاده می‌کنند. آن‌ها برای شناسایی پیوند علی بین علم دولتی و تحقیق و توسعه‌ی شرکتی، از روش‌شناسی پیچیده‌ای بهره می‌گیرند که شامل تحلیل تغییرات در بودجه‌های فدرال است. به‌طور کلی، آن‌ها دریافتند که دستاوردهای علمی نهادهای دولتی، در طول چندین سال، «واکنش کم یا اصلاً هیچ واکنشی از سوی شرکت‌های تثبیت‌شده» ایجاد نمی‌کند. یک پژوهشگر در آزمایشگاه دانشگاهی ممکن است مقاله‌های درخشان را پشت سر هم منتشر کند و مرزهای یک رشته را جابه‌جا کند. با این حال، این امر اغلب تأثیری بر انتشارات خود شرکت‌ها، اختراعات آن‌ها یا تعداد دانشمندانی که استخدام می‌کنند، ندارد (علوم زیستی یک استثنا است). و این موضوع، در مقابل، به تأثیر اندک بر بهره‌وری کل اقتصاد اشاره می‌کند.

چرا شرکت‌ها در استفاده از ایده‌های تولیدشده توسط دانشگاه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند؟ یکی از پاسخ‌ها به این پرسش، افول آزمایشگاه‌های شرکتی است. چنین مؤسساتی محل گردهمایی ترکیبی پویا از نظریه‌پردازان و عمل‌گرایان بود. آزمایشگاه‌های بل در دهه‌ی ۱۹۴۰ میلادی، تیمی میان‌رشته‌ای از شیمی‌دانان، متالورژیست‌ها و فیزیکدانان را در خود جای داده بود که برای حل مسائل نظری و عملیِ درهم‌تنیده‌ی مرتبط با توسعه‌ی ترانزیستور ضروری بودند. این تخصص همپوشانی [میان رشته‌ها] اکنون عمدتاً از بین رفته است. بخش دیگری از پاسخ به دانشگاه‌ها مربوط می‌شود. پژوهش‌های دانشگاهی، فارغ از الزاماتِ سرپرستانِ شرکتی، بیشتر بر ارضای کنجکاویِ افراد متخصص [گیک‌ها] یا بالا بردنِ شمار استنادها تمرکز دارد تا یافتنِ نوآوری‌هایی که بتوانند جهان را تغییر دهند یا سود به ارمغان آورند. پژوهش صرفاً به‌خاطرِ پژوهش، اگر در حد اعتدال باشد، چیز بدی نیست؛ برخی فناوری‌های پیشگام، مانند پنی‌سیلین، تقریباً به‌طور تصادفی کشف شدند. اما اگر همگان بر سر اینکه چند فرشته می‌توانند روی نوک سوزنی برقصند، به جدل بپردازند، اقتصاد لطمه می‌خورد.

زمانی که مؤسسات آموزش عالی کارهایی را تولید می‌کنند که ارتباط بیشتری با دنیای واقعی دارند، پیامدهای آن نگران‌کننده است. نویسندگان مقاله می‌گویند، با افزایش فارغ‌التحصیلان دکترای تازه نفس از دانشگاه‌ها، به نظر می‌رسد شرکت‌ها اختراع چیزهای جدید را آسان‌تر می‌یابند. با این حال، ثبت اختراع دانشگاه‌ها اثر خنثی‌کننده‌ای دارد و شرکت‌ها را تحریک می‌کند تا خودشان اختراعات کمتری داشته باشند. این احتمال وجود دارد که کسب‌وکارهای مستقر، نگران رقابت با شرکت‌های تابعه دانشگاه‌ها، تحقیق و توسعه خود را در آن حوزه کاهش دهند. اگرچه هیچکس به طور قطع نمی‌داند که چگونه این اثرات متضاد یکدیگر را خنثی می‌کنند، نویسندگان به کاهش خالص ثبت اختراع شرکت‌ها به میزان حدود 1.5 درصد در سال اشاره می‌کنند. به عبارت دیگر، منابع مالی عظیمی که به علم عمومی اختصاص داده می‌شود، احتمالاً باعث می‌شود کسب‌وکارها در سراسر جهان نوآوری کمتری داشته باشند.

اگر انقدر باهوشید، چرا ثروتمند نیستید؟

شاید با گذشت زمان، دانشگاه‌ها و بخش خصوصی برای سودآوری بیشتر با یکدیگر همکاری کنند. سیاست‌های رقابتی سخت‌گیرانه‌تر می‌تواند باعث شود تا کسب‌وکارها کمی شبیه به رفتارشان در دوران پس از جنگ جهانی دوم عمل کرده و تحقیقات داخلی خود را تقویت کنند. همچنین، در حال حاضر محققان بخش خصوصی، نه دانشگاه‌ها، پیشروِ جهش نوآوری در هوش مصنوعی تولیدکننده هستند: در چند مورد، آزمایشگاه‌های شرکت‌ها از خاکستر برخاسته‌اند.

با این حال، در ‌‌نهایت، دولت‌ها باید پرسش‌های سختی از خود بپرسند. در دنیایی با رشد اقتصادی ضعیف، حمایت مالی سخاوتمندانه از دانشگاه‌ها ممکن است به یک تجمل غیرقابل توجیه تبدیل شود.

 

تاثیر استفاده از موبایل بر کودکان چیست؟

  • فاضل احمدزاده
  • دوشنبه ۳ ارديبهشت ۰۳
  • ۱۳:۵۸

تاثیر استفاده از موبایل بر کودکان چیست؟

درخواست‌ها برای محدود کردن دسترسی جوانان به تلفن‌های همراه و رسانه‌های اجتماعی در حال افزایش است.

ترجمه: فاضل احمدزاده در سایت اکونومیست فارسی

منبع

دو ماه پیش، دیزی گرین‌ول و کلر فرنیهو گروهی در واتس‌اپ راه‌اندازی کردند تا در مورد چگونگی مقابله با درخواست‌های فرزندان خردسالشان برای تلفن‌های هوشمند بحث کنند. پس از اینکه آنها در مورد برنامه‌های خود در اینستاگرام پست گذاشتند، والدین دیگری نیز خواهان عضویت در این گروه شدند. اکنون گروه آنها، «کودکانی بدون گوشی هوشمند»، بیش از ۶۰ هزار دنبال‌کننده دارد که در مورد چگونگی دور نگه داشتن فرزندانشان از دستگاه‌های شیطانی بحث می‌کنند - بحثی که طبیعتاً آنها با گوشی‌های هوشمند خود انجام می‌دهند

این گروه مستقر در بریتانیا تنها گروهی نیست که نگران زمان استفاده کودکان از صفحه نمایش است. ماه گذشته ایالت فلوریدا قانونی را تصویب کرد که استفاده از شبکه‌های اجتماعی را برای افراد زیر ۱۴ سال ممنوع می‌کند. گزارش‌ها حاکی از آن است که دولت بریتانیا در حال بررسی ممنوعیت فروش تلفن همراه به افراد زیر ۱۶ سال است. این نگرانی‌ها در کتاب اخیر جاناتان هایت با عنوان «نسل مضطرب» خلاصه شده است، که استدلال می‌کند تلفن‌های هوشمند، و به ویژه شبکه‌های اجتماعی که از طریق آن‌ها قابل دسترسی هستند، باعث «تغییر بدخواهانه‌ی دوران کودکی» می‌شوند.

در یک بحث جنجالی، دو نکته به طور نسبتاً واضح است. اول اینکه، گوشی‌های هوشمند و رسانه‌های اجتماعی به بخش بزرگی از دوران کودکی تبدیل شده‌اند. طبق تحقیقات انجام‌شده در بریتانیا، تقریباً همه کودکان تا سن ۱۲ سالگی صاحب گوشی می‌شوند. به محض اینکه آن‌ها گوشی به دست می‌آورند، بیشتر وقت خود را در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنند. طبق نظرسنجی‌های مؤسسه گالوپ، نوجوانان آمریکایی تقریباً پنج ساعت در روز را در برنامه‌های شبکه های اجتماعی سپری می‌کنند. یوتیوب، تیک‌تاک و اینستاگرام محبوب‌ترین گزینه‌ها هستند (فیس‌بوک، بزرگترین شبکه اجتماعی جهان، در جایگاه چهارم قرار دارد).

دوم، اکثر افراد موافقند که در بخش زیادی از دنیای ثروتمند، سلامت روان در میان جوانان کاهش یافته است. سهم نوجوانان آمریکایی که در سال گذشته حداقل یک «مورد افسردگی عمده» را گزارش کرده‌اند، از سال ۲۰۱۰ بیش از ۱۵۰ درصد افزایش یافته است. شاید شکاکان پیشنهاد کنند که چنین اصطلاحاتی به سادگی کمتر تابو شده اند. اما این فراتر از صحبت است. در ۱۷ کشور عمدتاً ثروتمند، افزایش قابل توجهی در خودکشی در بین دختران نوجوان و زنان جوان رخ داده است، اگرچه میزان خودکشی آنها همچنان پایین ترین میزان در هر گروه سنی است (نگاه کنید به نمودار).

آیا این پدیده‌ها به هم مرتبط هستند؟ زمان‌بندی گویاست: سلامت روان درست زمانی که تلفن‌های هوشمند و برنامه‌های اجتماعی در دهه ۲۰۱۰ رونق گرفت، شروع به کاهش کرد. برخی مطالعات همچنین نشان می‌دهند که کودکانی که زمان بیشتری را در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند، سلامت روانی ضعیف‌تری نسبت به کاربران کم‌مصرف دارند. اما چنین همبستگی‌هایی، علیت را ثابت نمی‌کنند: برای مثال، ممکن است کودکان افسرده و تنها بیشتر از کودکان شاد به «اسکرول سیاه» (گردش بی‌هدف در فضای مجازی و برخورد مداوم با محتوای منفی) روی بیاورند.

تعداد کمی از مطالعات تجربی تصادفی‌سازی‌شده در حال بررسی علّیِ [تأثیر فیس‌بوک بر سلامت روان] هستند. در سال ۲۰۱۷، روبرتو موسکرا از دانشگاه لاس امریکاس و همکارانش، گروهی از کاربران فیس‌بوک در آمریکا را برای یک هفته از این پلتفرم دور نگه داشتند. افرادی که از فیس‌بوک دوری کردند، نسبت به گروه کنترل [گروه شاهد] احساس افسردگی کمتری را گزارش کردند و در فعالیت‌های متنوع‌تری شرکت داشتند؛ همچنین اخبار کمتری را دنبال کردند.

در سال ۲۰۱۸، محققان دانشگاه استنفورد و دانشگاه نیویورک آزمایشی مشابه را انجام دادند، باز هم در آمریکا. پس از یک ماه دوری از فیس‌بوک، افرادی که تحت سم‌زدایی قرار گرفته بودند، نسبت به گروه کنترل احساس خوشبختی بیشتری می‌کردند، زمان کمتری را به صورت آنلاین می‌گذراندند، زمان بیشتری را با خانواده و دوستان سپری می‌کردند و از لحاظ سیاسی کمتر قطبی شده بودند. (باز هم، آن‌ها دانش کمتری در مورد اخبار داشتند و زمان بیشتری را صرف تماشای تلویزیون به تنهایی می‌کردند.) تأثیرات هر دو مطالعه روی احساس رضایت‌مندی متوسط بود.

"متیو گنتسکاو" از دانشگاه استنفورد، یکی از نویسندگان مطالعه ۲۰۱۸، اذعان می‌کند: «شواهد علی معلولی واقعاً قانع‌کننده‌ای که در اختیار داریم بسیار محدود است». اما او استدلال می‌کند که اکثر نکات، مشابه شواهد غیرمستقیم در مورد زمان‌بندی، به یک جهت اشاره دارند. «اگر همه این موارد را کنار هم بگذاریم، فکر می‌کنم برای گفتن این موضوع که احتمال قابل توجهی وجود دارد که این آسیب‌ها بزرگ و واقعی باشند، کافی است.»

بسیاری از موارد همچنان نامشخص است. بهترین آزمایش‌های تصادفی روی بزرگسالان انجام شده است، که آن‌ها موضوع اصلی نگرانی نیستند. اکثر مطالعات روی فیس‌بوک تمرکز می‌کنند، که این روزها بخش کوچکی از رژیم رسانه‌ای نوجوانان است. و آن‌ها عمدتاً در آمریکا هستند، که این با کشورهایی که اکثر نوجوانان جهان در آنجا زندگی می‌کنند، متفاوت است. مطالعه‌ای در 72 کشور که سال گذشته توسط مؤسسه اینترنتی آکسفورد انجام شد، نشان داد که پذیرش فیس‌بوک با بهبود کمی در رفاه در بین جوانان مرتبط است.

رابطه مردم با شبکه‌های اجتماعی نیز از طبقه‌بندی سر باز می‌زند. آزمایش موسکرا نشان داد که اگرچه افراد هنگام عدم استفاده از فیس‌بوک احساس خوشحالی بیشتری می‌کردند، اما همچنان فایده آن را معادل ۶۷ دلار در هفته ارزیابی می‌کردند – و جالب اینجاست که بعد از یک هفته ترک، ارزش آن برای ترک‌کنندگان حتی بیشتر هم شد. پیت اتچلز، نویسنده کتاب «آزادشده» (نگاهی خوش‌بینانه‌تر به زمان صرف‌شده مقابل صفحه نمایش) و از دانشگاه باث اسپا، استدلال می‌کند که پرسیدن اینکه شبکه‌های اجتماعی برای سلامت روان خوب هستند یا بد، سوال اشتباهی است. او می‌گوید شاید سوال بهتر این باشد: «چرا برخی از [کودکان] واقعاً در فضای آنلاین پیشرفت می‌کنند؟ و چرا برخی دیگر… واقعاً با مشکل مواجه می‌شوند؟»

تا زمانی که به این سوال پاسخ داده نشود، به گفته دکتر اتچلز، ممنوعیت استفاده از تلفن یا شبکه‌های اجتماعی تا سنین بالاتر صرفاً باعث به تعویق انداختن مشکل می‌شود. همچنین مشخص نیست که چنین ممنوعیتی چه چیزهایی را باید در بر گیرد. دکتر اتچلز اشاره می‌کند که شبکه‌های اجتماعی همه‌چیز را شامل می‌شوند، از فیس‌بوک گرفته تا بخش چت بازی‌هایی مانند فورتنایت. دکتر گنتسکوف که از حداقل سن بالاتر برای برخی شبکه‌های اجتماعی حمایت می‌کند، در مورد محدود کردن همه آنها هشدار می‌دهد. او می‌گوید: «ارتباط واقعی با دوستان - از طریق تلفن، پیامک یا چت ویدیویی - ممکن است چیزهایی باشد که ما می‌خواهیم بیشتر آن‌ها را تشویق کنیماکثر برنامه‌های اجتماعی ترکیبی از عملکردهایی را ارائه می‌دهند که می‌توان از آنها به درستی استفاده کرد یا سوءاستفاده نمود

در حالی که کارشناسان در حال بررسی چگونگی مهار بدترین جنبه‌های شبکه‌های اجتماعی هستند، نشانه‌هایی وجود دارد که کاربران عادی خودشان در حال یافتن راه‌هایی برای این کار هستند. به اشتراک گذاشتن پست در مورد خود در فضای مجازی کم‌رنگ‌تر می‌شود: طبق گفته‌ی گارتنر، یک شرکت تحقیقاتی، تنها 28 درصد از آمریکایی‌ها در سال گذشته اعلام کردند که از مستندسازی آنلاین زندگی خود لذت می‌برند، در حالی که این رقم در سال 2020، 40 درصد بود. پیام‌ها از شبکه‌های باز به چت‌های خصوصی در حال انتقال هستند. اینستاگرام می‌گوید که در حال حاضر به اشتراک گذاری عکس‌ها در پیام‌های مستقیم بیشتر از فید اصلی است. به نظر می‌رسد در حالی که افراد میانسال مشکلات شبکه‌های اجتماعی‌ای را که با آن‌ها بزرگ شده‌اند، شناسایی می‌کنند، جوانان ممکن است در حال حاضر به سمت پلتفرم‌های دیگری در حال حرکت باشند.

ابراهیم رئیسی با رویارویی ایران و غرب روی کار می آید

  • فاضل احمدزاده
  • سه شنبه ۱۹ مرداد ۰۰
  • ۰۰:۴۵

ابراهیم رئیسی با رویارویی ایران و غرب روی کار می آید

دریافت

خبر the Economist در مورد آغاز بکار دولت ابراهیم رئیسی و بحران های پیش روی او را در اکونومیست فارسی ترجمه کرده ایم.

رئیس جمهور جدید ایران با بحران حمله به کشتییرانی مورد استقبال قرار گرفت. اما ممکن است او ناراحت این موضوع نباشد

ابراهیم رئیسی در اولین روز آغاز به کار دو مرحله ای خود، در سوم آگوست (12 مرداد) از اینکه محدودیت های کووید -19 اجازه نداد دست مراد خود ، آیت الله علی خامنه ای را ببوسد، اظهار تاسف کرد. اما هیچ تردیدی در پیوند آقای رئیسی ، رئیس جمهور جدید ایران و آقای خامنه ای ، رهبر ایرانجود نداشت. هر دو نفر روحانیون تندرویی هستند که به جهان و به ویژه غرب با شک و تردید نگاه می کنند. آقای خامنه ای در آستانه این مراسم گفت: "اعتماد به غرب نتیجه ای در بر ندارد."

برخی در ایران ممکن است برای رویارویی فشار بیاورند. در 29 ژوئیه ، درست چند روز قبل از آغاز به کار دولت ، یک هواپیمای بدون سرنشین مملو از مواد منفجره به سمت MV Mercer Street ، یک نفتکش نفتی در سواحل عمان که توسط یک شرکت متعلق به اسرائیل اداره می شد ، پرواز کرد. دو خدمه ، یک انگلیسی و یک رومانیایی کشته شدند. آمریکا ، بریتانیا ، اسرائیل و رومانی ایران را، که دخالت خود را رد کرد، مقصر می دانند. سعید خطیب زاده ، سخنگوی وزارت خارجه ایران ، اسرائیل را به ایجاد "بی ثباتی ، وحشت و خشونت" متهم کرد و هشدار داد که "هر کس باد بکارد ، گردباد را درو خواهد کرد".

دریافت

سپس ، در سوم آگوست ، حادثه دیگری در آبهای نزدیک ایران رخ داد (نقشه را ببینید). افراد مسلح سوار کشتی تانکر حامل قیر MV Asphalt Princess شدند، و آن را به سمت ایران می بردند و پس از آنکه خدمه موتورها را خراب کردند، پس از حدود 15 ساعت ، از کشتی پیاده شدند. بنابر ضبط ارتباطات بین کشتی و گارد ساحلی امارات توسط آرگوس مدیا ، یک شرکت اطلاعات انرژی ، خدمه می گویند مهاجمان ایرانی بودند. ایران دخالت خود را رد کرد. مالکیت آسفالت پرنسس متعلق به شرکتی در دبی است که دو سال پیش کشتی دیگری توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، قوی ترین نیروی نظامی ایران، ربوده شده بود.

ایران و وابستگانش در سال های اخیر با آمریکا ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تبادل حملات داشته اند. سایه جنگ بین ایران و اسرائیل نیز تشدید شده است. چندین کشتی مورد حمله قرار گرفته اند و هر طرف، طرف دیگر را مقصر می داند. اسرائیل مواضع ایران در سوریه را مورد حمله قرار داده و متهم است که به مردم و تأسیسات در ایران، گاهی اوقات با سلاح های سایبری، حمله کرده است. یک حمله در اوایل سال جاری به مجتمع اصلی غنی سازی اورانیوم ایران ، در نطنز ، با استفاده از مواد منفجره کار گذاشته شده ، خسارت قابل توجهی وارد کرد.

اگر سپاه پاسداران پشت حملات به کشتیرانی باشد ، جای تعجب نخواهد بود. عملکرد آن مبهم است ، اما به نظر می رسد اغلب سیاستی مغایر با دولت منتخب ضعیف را دنبال می کند. یا حداقل این رابطه را زمانی که حسن روحانی (شخصی عملگرا که تلاش برای ارتباط با غرب داشت ) هنوز رئیس جمهور بود، داشت. (او پس از دو دوره متوالی، رئیس جمهوری را به آقای رئیسی سپرد). در شرایطی که تندروها اکنون کنترل کل دولت را در دست دارند ، باید تنش کمتری ایجاد شود. محمد مرندی ، فرد دانشگاهی که از نزدیکان سپاه است می گوید: "در دولت جدید ، ایران بسیار قاطع تر خواهد بود."

همه اینها تلاش برای احیای توافق هسته ای امضا شده در سال 2015 توسط ایران و شش قدرت جهانی را پیچیده می کند. این توافقنامه که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نامیده می شد ، باعث می شد که ایران برنامه هسته ای خود را محدود کرده و در ازای لغو برخی از تحریم های بین المللی با بازرسی های دقیق موافقت کند. اما در سال 2018 ، در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ ، آمریکا این توافق را کنار گذاشت. در واکنش ، ایران شروع به نقض بخش هایی از آن کرد.

رئیس جمهور جو بایدن وعده داده است که اگر ایران به تعهدات خود بازگردد ، به توافق باز می گردد. آقای رئیسی در سخنرانی خود در 3 آگوست گفت که دولتش برای لغو تحریم های "ظالمانه" اعمال شده توسط آمریکا اقداماتی را انجام خواهد داد. اما ششمین دور مذاکرات غیرمستقیم برای احیای برجام در ماه ژوئن به پایان رسید. هنوز تاریخی برای از سرگیری مذاکرات تعیین نشده است. در همین حال ، ایران به گسترش فعالیت های هسته ای خود ادامه داده است. ایران غنی سازی اورانیوم فراتر از سطوح مورد نیاز برای استفاده غیرنظامی را انجام می دهد و همکاری با بازرسان را به شدت محدود کرده است.

بریتانیا اعتراضات خود را بر سر مرسر استریت در سازمان ملل متحد افزایش می دهد. دومینیک راب وزیر امور خارجه این کشور گفت: "انگلیس با شرکای بین المللی ما در حال پاسخگویی هماهنگ به این حمله غیرقابل قبول است." ژنرال سر نیک کارتر ، ارشدترین افسر نظامی گفت: "در نهایت ، ما باید بازدارندگی را بازگردانیم."
با این حال ، آمریکا و بریتانیا ممکن است بخواهند هر گونه پاسخی را برای زنده نگه داشتن مذاکرات برجام محدود کنند. رهبران اسرائیل ، هرگز طرفدار توافق هسته ای نیستند ، ممکن است اقدامات شدیدتری را ترجیح دهند. آموس یدلین ، رئیس سابق اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی می گوید: "این بار قیمت بالا می رود."

 

لیست مطالب اکونومیست فارسی

مترجم و مدرس: فاضل احمدزاده

 

Ebrahim Raisi takes office, as Iran and the West face off

Iran’s new president is greeted with a crisis over attacks on shipping. But he may not mind

ON THE FIRST day of his two-part inauguration on August 3rd, Ebrahim Raisi regretted that he could not kiss the hand of his mentor, Ayatollah Ali Khamenei, owing to covid-19 restrictions. But there was no doubting the bond between Mr Raisi, Iran’s new president, and Mr Khamenei, its supreme leader. Both men are hardline clerics who view the world, and the West in particular, with suspicion. “Trusting the West does not yield results,” said Mr Khamenei in the run-up to the ceremony.
Some in Iran may be pushing for confrontation. On July 29th, just days before the inauguration, a drone laden with explosives was flown into the MV Mercer Street, an oil tanker off the coast of Oman managed by an Israeli-owned firm. Two crew members, a Briton and a Romanian, were killed. America, Britain, Israel and Romania blamed Iran, which denied involvement. Saeed Khatibzadeh, an Iranian foreign-ministry spokesman, accused Israel of creating “instability, terror and violence” and warned that “whoever sows the wind shall reap the whirlwind”.

Then, on August 3rd, came another incident in nearby waters (see map). Gunmen boarded a bitumen tanker, the MV Asphalt Princess, and sailed it towards Iran before disembarking some 15 hours later, after the crew reportedly sabotaged the engines. The crew said the assailants were Iranians, according to recordings of communications between the ship and the Emirati coastguard heard by Argus Media, an energy-information firm. Iran denied involvement. The Asphalt Princess is owned by a firm in Dubai that had another vessel hijacked two years ago by the Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC), Iran’s most powerful military force.

Iran and its proxies have exchanged attacks with America, Saudi Arabia and the United Arab Emirates in recent years. A shadow war between Iran and Israel has also been escalating. Several vessels have been attacked, with each side blaming the other. Israel has struck Iranian positions in Syria and is accused of attacking people and facilities in Iran, sometimes with cyber-weapons. An attack earlier this year on Iran’s main uranium-enrichment complex, in Natanz, using planted explosives, did significant damage.

If the IRGC is behind the attacks on shipping, it will come as no surprise. Its workings are murky, but it often seems to pursue a policy at odds with that of the weak elected government. Or at least, it did when Hassan Rouhani, a pragmatist who reached out to the West, was still president (he handed over to Mr Raisi after the maximum two consecutive terms). With hardliners now in control of the entire government, there should be less tension. “Under the new administration, Iran will be much more assertive,” says Mohammad Marandi, an academic who is close to the IRGC.

All of this complicates efforts to revive the nuclear deal signed in 2015 by Iran and six world powers. That agreement, called the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), had Iran curb its nuclear programme and agree to rigorous inspections in return for the lifting of some international sanctions. But in 2018, during the presidency of Donald Trump, America abandoned the deal. In response, Iran began breaking parts of it.

President Joe Biden has promised to return to the deal if Iran comes back into compliance. In an address on August 3rd Mr Raisi said his government would take steps to lift the “tyrannical” sanctions imposed by America. But a sixth round of indirect negotiations to revive the JCPOA ended in June. There is no date set for the resumption of talks. Iran, meanwhile, has continued to expand its nuclear activity. It is enriching uranium beyond the levels required for civilian use and it has sharply curbed co-operation with inspectors.

Britain will raise the strike on the Mercer Street at the UN. “The UK is working with our international partners on a concerted response to this unacceptable attack,” said Dominic Raab, its foreign secretary. “Ultimately, we have got to restore deterrence,” said General Sir Nick Carter, its most senior military officer.

Still, America and Britain may want to limit any response in order to keep the JCPOA talks alive. Israel’s leaders, never fans of the nuclear deal, may prefer more forceful action. “This time the price is going up,” says Amos Yadlin, a former head of Israeli military intelligence.

 

آیا آمریکا با کندی رشد اقتصادی روبرو است؟

  • فاضل احمدزاده
  • شنبه ۲ مرداد ۰۰
  • ۱۰:۲۶

آیا آمریکا با کندی رشد اقتصادی روبرو است؟

 

در روز های اخیر، واریانت دلتای کرونا ویروس، مردم جهان را به شدت نگران کرده است. این نگرانی وقتی بیشتر شد که افرادی که واکسن کرونا هم تزریق کرده اند، با خطر ابتلای مجدد به این ویروس مواجه هستند.

سایت Economist خبری را در ارتباط با نگرانی ها از کند شدن رشد اقتصادی آمریکا و جهان منتشر کرده که در اکونومیست فارسی ترجمه شده است.

واریانت یا سویه دلتا تا به الان بزرگترین ریسک برای اقتصاد آمریکا است

اجتناب ناپذیر بود که با بهبود اقتصاد بعد از وضعیت همه گیری (پاندمی) ، رشد سریع و سرسام آور اقتصادی جهان کند شود. اخیراً ، سرمایه گذاران نگران چیز بدتری هستند: اینکه اقتصاد آمریکا ، که منجر به بازگشت کشورهای ثروتمند شده است، می تواند به شدت کاهش یابد. علاوه بر تنگناهای تأمین و خروج محرک های اقتصادی ، این کشور مانند بسیاری از کشورهای دیگر اکنون با واریانت های فوق عفونی دلتا روبرو شده است. کاهش سرعت دردناک اقتصادی هنوز غیر محتمل است. اما شیوع مجدد ویروس بزرگترین خطر از بین این سه خطر (1. تنگاناهای تامین 2. خروج محرک های اقتصادی 3. واریانت دلتا کرونا) است.

برای دیدن اینکه چگونه جدیدترین امواج ویروس کرونا در کشورهای ثروتمند به وجود می آیند ، در نظر بگیرید که در 20 جولای آمریکا در میانگین متحرک هفت روز (MA 7 Days ) 112 مورد جدید را به ازای هر یک میلیون نفر گزارش کرده است. انگلیس وضعیت مشابهی را با میزان بالاتری از واکسیناسیون ، محدودیت های بیشتر و شیوع مرگبار گذشته ، در اواسط ماه ژوئن قبل از شروع دلتا داشت. اکنون انگلیس 699 مورد در هر میلیون نفر دارد که پنجمین میزان مبتلایان در جهان است.

پیامدهای اقتصادی این امر به نحوه واکنش سیاست گذاران و مصرف کنندگان بستگی خواهد داشت. ⁠

برای ادامه بهبود اقتصادی ، مردم باید مایل باشند با دیگران کار و زندگی کنند و به نوعی در جامعه مخلوط شوند. با این حال این دقیقاً همان چیزی است که سویه دلتا به آن اجازه نمی دهد - حتی اگر واکسن ها نیاز به بازگشت به اقدامات سختگیرانه را از بین ببرند ، مصرف کنندگان ممکن است بیش از حد نگران و مضطرب باشند که بخواهند به بارها و رستوران ها برگردند.

 


لیست مطالب اکونومیست فارسی

مترجم و مدرس: فاضل احمدزاده

آموزش انگلیسی تجاری

 

ورزشکاران با نژادهای متنوع بازتاب تحولات گسترده تری در جامعه ژاپن هستند

  • فاضل احمدزاده
  • جمعه ۱ مرداد ۰۰
  • ۲۰:۴۲

ورزشکاران با نژادهای متنوع بازتاب تحولات گسترده تری در جامعه ژاپن هستند

خبر جدید سایت Economist در رابطه یا اختلاط نژادی یا چند رگه بودن در ژاپن است که جناح سنتی را اذیت می کند. جناح راست ژاپن معتقد به نژاد همگن تمام ژاپنی هستند.

ترجمه این خبر را در اکونومیست فارسی بخوانید.

هاچیمورا روی که مادری ژاپنی و پدری بنینی دارد (کشور بنین واقع در آفریقای غربی است) ، برای حمل پرچم تیم ژاپن در المپیک انتخاب شده است. ⁠

این چند رگه بودن یا چند نژادی در ژاپن ، جایی که ایده همگنی نژادی مدتهاست تأثیر بالایی دارد ، برخی از افراد راست گرا را اذیت می کند.

اما تصویر ژاپن به عنوان یک کشور نژاد همگن همیشه یک افسانه بوده است و این روزها سخت تر می شود این تصویر نژاد همگن را حفظ کرد. حداقل 10٪ از افراد 20 تا 29 ساله در توکیو متولد خارجی هستند.

در ژاپن خارجیان بیش از هر زمان دیگری در تاریخ پس از جنگ وجود دارند.

آقای هاچیمورا بخشی از گروهی از ورزشکاران برجسته با نژاد مختلط است که کشور را مجبور می کنند تا به تنوع نژادی خود فکر کند.

 

 

لیست مطالب اکونومیست فارسی

مترجم و مدرس: فاضل احمدزاده

 

آیا ماین کردن بیت کوین در چین تمام شده یا برای مدتی به تعویق افتاده؟

  • فاضل احمدزاده
  • سه شنبه ۲۲ تیر ۰۰
  • ۱۰:۲۵

آیا ماین کردن بیت کوین در چین تمام شده یا برای مدتی به تعویق افتاده؟

در این مطلب از سایت اکونومیست، نویسنده در انتها تردیدی ایجاد کرده که آیا کار استخر های ماینرهای بزرگ چینی تمام شده است یا آنها در حال برنامه ریزی دیگری هستند.

ترجمه این خبر تحلیلی را در اکونومیست فارسی بخوانید.

 

در اعماق روستاهای چین ، استخراج کنندگان بیت کوین مشغول جمع کردن وسایل خود هستند

 

سخت گیری دولت بسیاری از ماینرها را مجبور کرده است که دستگاه های خود را خاموش کنند.

 

کوههای هنگدوان در استان سیچوان چین مملو از ساختمانهایی است که تا همین اواخر در آن قفسه به قفسه رایانه های تخصصی قرار داشت. ⁠

دستگاه های آنها برای "استخراج" مورد استفاده قرار می گرفتند ، یک فرآیندی شامل اعتبار سنجی معاملات انجام شده در بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال با حل معماهای رمزنگاری است. در عوض ، آنها سکه های تازه تولید شده دریافت می کردند.

 

دولت چین به استخرهای ماینرها دستور داد کامپیوترها را بردارند و ساختمانهای مرتبط با آنها را یک شبه تخریب کنند و نیمی از ماینرهای ارز دیجیتال در جهان را خاموش کنند. ⁠⁠

 

اما در سراسر سیچوان ، طرفداران چرخش دستگاه ها را متوقف کرده اند. در ماه می ، یک کمیته دولتی که وظیفه ارتقا ثبات مالی را بر عهده داشت قول داد که استخراج بیت کوین را متوقف کند. ظرف چند هفته مقامات چهار منطقه اصلی استخراج - مغولستان داخلی ، سیچوان ، سین کیانگ و یوننان - دستور تعطیلی پروژه های محلی را صادر کردند. از ساکنان مغولستان داخلی خواسته شد تا با یک خط تماس تلفنی تماس بگیرند تا هر کسی که ممنوعیت را لغو کند ، گزارش دهند. در مناطقی از سیچوان ، به استخراج کنندگان دستور داده شد که کامپیوترها را خاموش کنند و ساختمانهای آنها را یک شبه تخریب کنند. تأمین کنندگان برق اکثر آنها را قطع کردند.

 

این فشار و سختگیری تأثیر جهانی داشته است - اما برخی از استخراج کنندگان بزرگ راه هایی برای فرار از آن پیدا کرده اند.

لیست مطالب اکونومیست فارسی

مترجم و مدرس: فاضل احمدزاده

 

Deep in rural China, bitcoin miners are packing up

A government clampdown has forced most of them offline

The Hengduan mountains in China's Sichuan province are dotted with buildings which, until recently, housed rack upon rack of specialised computers. ⁠

⁠Their machines were used for “mining”, a process that involves validating transactions conducted in bitcoin and other digital currencies by solving cryptographic puzzles. In return, they received newly minted coins.⁠

But the miners were ordered by the Chinese government to clear out computers and demolish buildings housing them overnight, shutting down half the world's miners of digital currency.

But across Sichuan, the fans have stopped whirring. In May, a government committee tasked with promoting financial stability vowed to put a stop to bitcoin mining. Within weeks the authorities in four main mining regions—Inner Mongolia, Sichuan, Xinjiang and Yunnan—ordered the closure of local projects. Residents of Inner Mongolia were urged to call a hotline to report anyone flouting the ban. In parts of Sichuan, miners were ordered to clear out computers and demolish buildings housing them overnight. Power suppliers pulled the plug on most of them.

The clampdown has had a global impact—but some big miners have found ways to evade it.

 

باخت انگلیس به ایتالیا و حواشی پس از آن در اکونومیست فارسی

  • فاضل احمدزاده
  • دوشنبه ۲۱ تیر ۰۰
  • ۱۹:۳۴

باخت انگلیس به ایتالیا و حواشی پس از آن در اکونومیست فارسی

 

سایت اکونومیست در این خبر، به حواشی و اخبار پیرامون باخت انگلیس به ایتالیا در مسابقات یورو 2020 پرداخته است.

 

ترجمه این خبر را در اکونومیست فارسی بخوانید.

 

انگلیس یک مسابقه فوتبال را می بازد. یک ملت عزادار می شود

 

شیرها و اسب های تک شاخ

 

چرا این کشور اینقدر به یک بازی اهمیت می داد؟

 

دیروز پس از دو ساعت فوتبال برابر ایتالیا ، تیم فوتبال انگلیس موفق به کسب قهرمانی نشد و در نهایت به یک فینال رسید. برای بدتر شدن اوضاع ، این تیم بازهم در ضربات پنالتی شکست خورد ، که باعث شد اعصاب ها خرد شوند و امید هوادارانش ناکام گذاشته شوند. بازیکنانی که پنالتی ها را از دست دادند ، به صورت آنلاین با پرخاش های ناخوشایند مواجه شدند.

 

واکنش ها بیش از حد به نظر می رسد. از این گذشته ، انگلیسی ها به عقل سلیم و فروتنی خود افتخار می کنند. با این وجود ، هنگامی که یک ملت متواضع دور هم جمع می شوند ، گهگاه مستعد کشمکش های دیوانه وار هستند ، و به نظر می رسد فقط یک موضوع گفتگو وجود دارد ، از غذاخوری های قاشق چرب گرفته تا رستوران های با ستاره میشلن.

 

این اولین باری بود که انگلیس از سال 1966 به فینال می رسید

 

در انگلیس گرد هم آمدن در کنار یک تیم فوتبال شایسته متشکل از افراد شایسته و تحت هدایت یک مدیر شایسته ، چیزهای زیادی برای جشن گرفتن وجود داشت. اما جای نگرانی زیادی نیز وجود دارد.

 

به ویژه هنگامی که میهن پرستی شاد انگلیسی به بیگانه هراسی آتاویستی زشتی تبدیل شود ، از بی ادبی – هو کردن سرود ملی ایتالیا در فینال - تا خشونت بی خرد و نژادپرستی آنلاین و نادرست. ⁠

 

اما برای لحظه ای کوتاه ، این مسابقات متفاوت به نظر می رسید.

 

لیست مطالب اکونومیست فارسی

مترجم و مدرس: فاضل احمدزاده

 

England loses a football match; a nation mourns

The lions and the unicorns

Why did the country care so much about a game?

After two hours of football against Italy yesterday, England’s football team failed to win a tournament, having at last got to a final.⁠ To make matters worse, it lost—again—in a penalty shoot-out, shredding the nerves and dashing the hopes of its fans. The players who missed penalties suffered sickening abuse online.

The reactions seem excessive. After all, the English pride themselves on their down-to-earth common sense. Yet they are prone to occasional bouts of a kind of delirium, when a fractious nation comes together, and it seems there is only one topic of conversation, from greasy-spoon eateries to Michelin-starred restaurants.

It was the first time that England had made it to the finals since 1966.⁠

There was much to celebrate in England coming-together around a decent football team made up of decent people and led by a decent manager. But there is also much to worry about.⁠

Especially when the cheerful English patriotism turned into ugly atavistic xenophobia, ranging from the rude—the booing of Italy’s national anthem at the final—to the mindlessly violent to the vicious online racism.⁠

But for a brief moment, this tournament seemed different.

 

خبر اکونومیست فارسی درباره افزایش شکاف ثروت به دلیل وجود کرونا ویروس

  • فاضل احمدزاده
  • يكشنبه ۲۰ تیر ۰۰
  • ۲۰:۰۵

خبر اکونومیست فارسی درباره افزایش شکاف ثروت به دلیل وجود کرونا ویروس

 

سایت اکونومیست در این مقاله خود به بحث مربوط به شکاف ثروت و اختلاف طبقاتی به دلیل وجود پاندمی یا همه گیری کرونا ویروس پرداخته است.

این مقاله در اکونومیست فارسی ترجمه شده است.

 

همه گیری شکاف ثروت را افزایش داده است. آیا باید بانک های مرکزی را مقصر دانست؟

 

بسیاری از بانک های مرکزی از تأثیر سیاست های خود ابراز ناراحتی می کنند.

 

ویروس کووید-19 نابرابری را عمیق تر کرده و شکاف ثروت را افزایش داده است. ⁠

 

بر اساس گزارشی که Credit Suisse منتشر کرده است ، در میان همه بدبختی ها و مرگ و میر ، تعداد میلیونرها در سال گذشته 5.2 میلیون نفر افزایش یافته و به بیش از 56 میلیون نفر رسیده است.

 

ثروتمندان عمدتا از بانک های مرکزی بدلیل خوش شانسی سال گذشته شان تشکر می کنند: با کاهش نرخ بهره و جمع آوری دارایی ، اینها به قیمت سهام ، دارایی و اوراق بهادار کمک می کنند.

 

بانک های مرکزی با نقشی که در راحتی افراد مرفه بازی کرده اند کاملاً آسوده نیستند. اما آنها برای تساوی در توزیع درآمد و ثروت چه کاری می توانند انجام دهند؟ ⁠

 

بحران مالی جهانی 2009-2007 از نظر اجتماعی و همچنین از نظر اقتصادی مخرب بود. این بحران حداقل این درایت را داشت که درد مالی را بین فقیر و غنی گسترش دهد. سهم ثروت جهانی که در اختیار "یک درصد" خواص است در واقع در سال 2008 کاهش یافت.

 

همه گیری متفاوت بوده است. آن یک درصد خواص سهم ثروت خود را به 45 درصد افزایش دادند که یک درصد بیش از سال 2019 است.

 

The pandemic has widened the wealth gap. Should central banks be blamed?

Many are expressing unease at the effects of their policies.

Covid-19 has deepened inequality and widened the wealth gap.

Amid all the misery and mortality, the number of millionaires rose last year by 5.2m to over 56m, according a report published by Credit Suisse.⁠

The wealthy largely have central banks to thank for their good fortune last year: by slashing interest rates and amassing assets, these helped the price of shares, property and bonds rebound.⁠

Central banks are not entirely at ease with the role they have played in comforting the comfortable. But what can they do to even out the distribution of income and wealth? ⁠

THE GLOBAL financial crisis of 2007-09 was socially divisive as well as economically destructive. That crisis at least had the tact to spread financial pain across the rich as well as the poor, however. The share of global wealth held by the top “one percent” actually fell in 2008.

The pandemic has been different. The one percent increased their share of wealth to 45%, a percentage point higher than in 2019.

 

لغات مهم این خبر برای ریدینگ آیلتس و رایتینگ آیلتس:

  • has widened the wealth gap
  • expressing unease at the effects of their policies
  • has deepened inequality
  • Amid all the misery and mortality
  • amassing assets
  • financial crisis of 2007-09 was socially divisive as well as economically destructive

 

مترجم و مدرس: فاضل احمدزاده

 

اگر هکرهای زیستی، خودشان را از طریق mRNA به بدن ما تزریق کنند چه می شود؟

  • فاضل احمدزاده
  • شنبه ۱۹ تیر ۰۰
  • ۱۰:۴۴

اگر هکرهای زیستی، خودشان را از طریق mRNA به بدن ما تزریق کنند چه می شود؟

سایت اکونومیست در بخش خبری خود با عنوان "چه میشد اگر" یک فرضیه ای را مطرح کرده که شاید بایوهکر ها با استفاده از طریق واکسن کرونا و mRNA بدن ما را هک می‌کنند و از طریق در آینده می توانند انسان ها را به کنترل خود درآورند.

 

 

این خبر بسیار چالش برانگیز بوده و افراد بسیاری را نسبت به تزریق واکسن کرونا بدبین کرده است.

 

چنانکه یکی از فالوورهای اکونومیست در پیج اینستاگرام TheEconomist این کانت را گذاشته:

 

Untimely article at a critical time in the vaccine rollout when we need to raise confidence in the vaccine in order to get back to normal life globally. Unfollowed

مقاله ای بی موقع و در زمان حساس برای تزریق واکسن ، زمانی که برای بازگشت به زندگی عادی در سطح جهانی به افزایش اعتماد به واکسن نیاز داریم. آنفالو!!

 

ترجمه این خبر Economist را در ادامه در اکونومیست فارسی بخوانید

آیا به سفر در زمان علاقه دارید؟ بیایید یک سفر به سال 2029 داشته باشیم.


بله ، همه گیری تمام شده است. یکی از پیامدهای آن نشان دادن قدرت mRNA در مقیاس جهانی با استفاده از آن در واکسن های covid-19 بود. اکنون ، mRNA برای درمان سرطان ، بیماری های قلبی و اختلالات عصبی استفاده می شود.

داستان آن انقلاب پزشکی به طور گسترده ای بیان شده است. اما اکنون تصور کنید که یک داستان موازی در کنار آن در حال گسترش است: امکان استفاده از mRNA برای بهسازی خود.

شرکت کنندگان در مسابقات المپیک، دانش آموزان و مادران از جمله افرادی هستند که این فناوری را تجربه می کنند. اکنون ، گروهی از بیو هکرها آن را یک قدم جلوتر می برند.

اعضای شاهدان آزادی بیوانفورماتیک (Witnesses of Bioinformatic) ، یک گروه حقوق-بایوهکینگ، درخواست دارند که حق تغییر بیولوژی خود را داشته باشند. یک سناریوی خیالی از سال 2029.

 

لیست اخبار اکونومیست فارسی

برای تهیه متن انگلیسی این خبر، پیام دهید.

 

ترجمه اخبار، مقالات و مطالب سایت اکونومیست و پیج اینستاگرام the economist در سایت اکونومیست فارسی قرار می گیرند.
همچنین لغات انگلیسی مهم و آکادمیک هر متن در انتهای ترجمه وجود دارند تا خوانندگان سایت از آنها برای تقویت رایتینگ و ریدینگ آیلتس و تافل استفاده کنند.